محرم، ماهی سرشار از فضاهای دراماتیک با ساختارهای ناب زیبا شناسانه است که لحظه لحظهی آن میتواند درامهای بی نظیری شود که فارغ از یک واقعهی تاریخی به آثاری پر مخاطب و ماندگار تبدیل شود.
واقعهی عاشورا چنان شگرف و تأثیر گذار است که حتی در سطح یک روایت تاریخی قلب هر شنوندهای را به درد میآورد و فارغ از هر نوع پرداخت هنری به سادگی مفهوم خود را القاء میکند.
ماجرای کربلا، حر ابن ریاحی، مسلم ابن عقیل، طفلان مسلم و دیگر سرگذشتها از چنان شخصيتهاي قدرتمندی برخوردار است که پرداختی هنرمندانه میتواند آثاری ماندگار و برجسته در قالبهای شعر، داستان، فیلم و نمایش ارائه دهد.
برخی به اشتباه جذابیتهای محرم را ریشه در مذهب میدانند و میپندارند واقعهی عاشورا صرفاً برای مسلمین تأثیر گذار است و نمیتواند فراتر از مرز جهان اسلام مخاطب داشته باشد.
نگاهی بی طرف به هر کدام از وقایع محرم گویای این واقعیت است که محرم و عاشورا قصهای تراژیک پر از لحظههای دراماتیک است که نه تنها در حد و مرز مذهب بلکه به عنوان یک اثر شاخص انسانی در سطح جهان میتواند مطرح شود. به عنوان مثال سیر تحول «حر ابن ریاحی» با آن کنش و واکنشهای نمایشی چیزی از آثار بزرگ و ماندگار کلاسیک جهانی کم نمیآورد.
آدابته کردن موضوعات محرم و به رشتهی تحریر در آوردن آن در قالبهای شعر، داستان، فیلم و نمایشنامه با پرداختی هنرمندانه به سادگی میتواند فرهنگ محرم و عاشورا را بر پهنای گیتی معرف باشد.
بسیاری عاشورا و محرم را در تعزیه و شبیه خوانی جستجو میکنند. تعزیه شیوهای از اجرای واقعهی عاشوراست که بزرگان و نیاکان ما آن را تجربه کرده و نسل به نسل به ما سپردهاند. سالیان دوری است که در ایام محرم در شهرها و روستاها به شیوهی تئاتر خیابانی (پیشتر از آن که تئاتر دنیا با سبک تئاتر خیابانی آشنا شود، تعزیه اجرا میشد و دور از ذهن نیست اگر مدعی شویم تئاتر خیابانی وامدار تعزیه و شبیه خوانی ایرانی است) در جای جای کشور، تعزیه به اجرا در میآمد.
تعزیه خوانی اگر چه نشان از بلاغت و ابداع هنری بزرگان ایرانی است و به عنوان فرهنگی سنتی باید برای نسلهای آینده حفظ شود. اما برای فرهنگی به گستردگی عاشورا کافی نیست. اگر چه هنرمندان بیشماری با ارائهی شیوهی نوینی از نمایش تعزیه با توجه به مردم شناسی، نیازها و دغدغههای جامعه کنونی در تعزیه تغییر و تحول ایجاد کردند اما فرهنگ عاشورا مستعد شکوفائی در دیگر سبک و سیاقهای هنری است و میتواند برای نسلهای آینده و جهانیان علاوه بر نمونهی یک واقعهی تاریخی، مذهبی سرشار از پند و اندرزهای حکیمانه و الگوئی انسانی باشد.
محرم 1387
نظرات شما عزیزان:
جناب آقای قریشی نمی دانم من را به خاطر دارید یا نه من که خیلی خوب شما را به یاد دارم . بنده شاگرد آقای محمد رضا سعادتی بودم که در چند نمایش سعادت همکاری با ایشان را داشتم البته نماش دانش آموزشی . با خود حضرتعالی هم در نمایش زنگوله گروه آزاد نیز چند صباحی بودم. بسیار خوشحال شدم که دوباره می بینم فعال هستید و برایتان آرزوی موفقیت می کنم
پاسخ:سلام عزيز من. من هم شما را به خاطر دارم. خوشبختانه چون كار زنگوله را تصويربرداري كرديم، معرفي بچهها موجب شده تا فراموش نشوند. نميدانم الان چه ميكني و كجايي. فقط اميدوارم سرزنده و شاداب باشي و سبزترينها را برايت آرزومندم. باز هم به من سر بزن.